دوست دارم
من خیلی وقتا دوست دارم....
چجوری بگم......
یه حس عجیبیه.....
ولی میگم...
مثلا خیلی وقتا دوست دارم برم اسکی ولی برف نیست
یا مثلا دوست دارم چیپس و پفک و کرانچی وآب پرتقال
رو با هم بخورم ولی از سنم خجالت میکشم......
و در پایان باید بگم:
کشت زار سر سبز دلت را به من بسپار تا شریکی نخود توش بکاریم...
+ نوشته شده در شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ ساعت 9:57 توسط نویسنده:م.میثم
|