ننجون
ننجونم رو سوار ماشین کردم نشسته بودعقب داشتم میبردمش خونه مون تو طول مسیربهم گفت ننه قربونت بره این شیشه عقب ماشینت چطوری میره پایین داخل ماشین گرمه منم ماشینم پرشیا بود بهش گفتم ننه به شیشه بگوبیا پایین خودش میاد بهش بگی بره بالامیره بالا، ننجونم هم گفت باورنمیکنم گفتم شماامتحان کن
این گفت شیشه بیاپایین من ازاینورزدم رفت پایین بعدگفت بروبالازدم رفت بالاآقاننجونم از این حرکت خوشش اومدیعنی باورکنیدتاخونه منو بوووووووووق کرد هی بهش میگم ننه خراب میشه میگه کارخداروببین جلل خالق
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۱ ساعت 10:9 توسط نویسنده:م.میثم
|